پرش به محتوای اصلی

ابزارهای تصویر هوش مصنوعی: ترافیک بالا، شکاف‌های پنهان، و آنچه کاربران واقعاً می‌خواهند

· 10 دقیقه خواندن
Lark Birdy
Chief Bird Officer

هوش مصنوعی به طور چشمگیری چشم‌انداز پردازش تصویر را دگرگون کرده است. از بهبودهای سریع در گوشی‌های هوشمند ما گرفته تا تحلیل‌های پیچیده در آزمایشگاه‌های پزشکی، ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی در همه جا حضور دارند. استفاده از آن‌ها به شدت افزایش یافته و مخاطبان گسترده‌ای را، از کاربران عادی که عکس‌ها را ویرایش می‌کنند تا متخصصان در زمینه‌های تخصصی، پوشش می‌دهد. اما در زیر سطح ترافیک بالای کاربران و قابلیت‌های چشمگیر، نگاهی دقیق‌تر نشان می‌دهد که بسیاری از ابزارهای محبوب به طور کامل انتظارات کاربران را برآورده نمی‌کنند. شکاف‌های قابل توجه و اغلب ناامیدکننده‌ای در ویژگی‌ها، قابلیت استفاده یا میزان تطابق آن‌ها با نیازهای واقعی کاربران وجود دارد.

ابزارهای تصویر هوش مصنوعی

این پست به دنیای پردازش تصویر با هوش مصنوعی می‌پردازد و ابزارهای محبوب، دلایل محبوبیت آن‌ها و مهم‌تر از آن، نیازهای برآورده نشده و فرصت‌های موجود را بررسی می‌کند.

جعبه‌ابزار همه‌منظوره: محبوبیت و نقاط ضعف

کارهای روزمره ویرایش تصویر مانند حذف پس‌زمینه، واضح کردن عکس‌های تار یا افزایش وضوح تصویر، توسط هوش مصنوعی متحول شده‌اند. ابزارهایی که این نیازها را برطرف می‌کنند، میلیون‌ها نفر را جذب کرده‌اند، اما بازخورد کاربران اغلب به نارضایتی‌های رایج اشاره دارد.

حذف پس‌زمینه: فراتر از برش ساده

ابزارهایی مانند Remove.bg حذف پس‌زمینه با یک کلیک را به یک واقعیت رایج تبدیل کرده‌اند و ماهانه حدود ۱۵۰ میلیون تصویر را برای تقریباً ۳۲ میلیون کاربر فعال خود پردازش می‌کنند. سادگی و دقت آن، به ویژه با لبه‌های پیچیده مانند مو، عامل اصلی جذابیت آن است. با این حال، کاربران اکنون بیش از یک برش ساده انتظار دارند. تقاضا برای ویژگی‌های ویرایش یکپارچه، خروجی‌های با وضوح بالاتر بدون هزینه‌های سنگین، و حتی حذف پس‌زمینه ویدئو در حال افزایش است – زمینه‌هایی که Remove.bg در حال حاضر محدودیت‌هایی دارد.

این امر راه را برای ابزارهایی مانند PhotoRoom هموار کرده است که حذف پس‌زمینه را با ویژگی‌های ویرایش عکس محصول (پس‌زمینه‌های جدید، سایه‌ها، حذف اشیاء) ترکیب می‌کند. رشد چشمگیر آن، با حدود ۱۵۰ میلیون بار دانلود برنامه و پردازش تقریباً ۵ میلیارد تصویر در سال، تقاضا برای راه‌حل‌های جامع‌تر را برجسته می‌کند. با این حال، تمرکز اصلی آن بر روی عکس‌های محصول تجارت الکترونیک به این معنی است که کاربران با نیازهای خلاقانه پیچیده‌تر ممکن است آن را محدودکننده بیابند. فرصتی آشکار برای ابزاری وجود دارد که راحتی برش سریع هوش مصنوعی را با قابلیت‌های ویرایش دستی دقیق‌تر، همه در یک رابط کاربری واحد، ترکیب کند.

افزایش وضوح و بهبود تصویر: جستجو برای کیفیت و سرعت

ابزارهای افزایش وضوح تصویر مبتنی بر هوش مصنوعی مانند Let’s Enhance مبتنی بر ابر (حدود ۱.۴ میلیون بازدید ماهانه از وب‌سایت) و نرم‌افزار دسکتاپ Topaz Gigapixel AI به طور گسترده برای جان بخشیدن به عکس‌های قدیمی یا بهبود کیفیت تصویر برای رسانه‌های چاپی و دیجیتال استفاده می‌شوند. در حالی که Let’s Enhance راحتی وب را ارائه می‌دهد، کاربران گاهی اوقات پردازش کند برای تصاویر بزرگ و محدودیت‌ها با اعتبار رایگان را گزارش می‌کنند. Topaz Gigapixel AI توسط عکاسان حرفه‌ای برای بازیابی جزئیات آن تحسین می‌شود اما به سخت‌افزار قدرتمند نیاز دارد، می‌تواند کند باشد، و قیمت آن (حدود ۱۹۹ دلار یا اشتراک) مانعی برای کاربران عادی است.

یک نکته مشترک در بازخورد کاربران، تمایل به راه‌حل‌های افزایش وضوح سریع‌تر و سبک‌تر است که منابع را برای ساعت‌ها اشغال نمی‌کنند. علاوه بر این، کاربران به دنبال ابزارهای افزایش وضوح هستند که محتوای خاص را هوشمندانه مدیریت کنند – چهره‌ها، متن، یا حتی هنر به سبک انیمه (یک جایگاه خاص که توسط ابزارهایی مانند Waifu2x و BigJPG، که حدود ۱.۵ میلیون بازدید در ماه جذب می‌کنند، پوشش داده می‌شود). این نشان‌دهنده شکافی برای ابزارهایی است که شاید بتوانند به طور خودکار انواع تصویر را تشخیص داده و مدل‌های بهبود سفارشی را اعمال کنند.

بهبود و ویرایش عکس با هوش مصنوعی: جستجوی تعادل و تجربه کاربری بهتر

اپلیکیشن‌های موبایل مانند Remini با بهبودهای هوش مصنوعی "یک ضربه‌ای" خود، به ویژه برای بازیابی چهره‌ها در عکس‌های قدیمی یا تار، رشد چشمگیری (بیش از ۱۲۰ میلیون دانلود بین سال‌های ۲۰۱۹-۲۰۲۴) داشته‌اند. موفقیت آن، اشتیاق عمومی برای بازیابی مبتنی بر هوش مصنوعی را برجسته می‌کند. با این حال، کاربران به محدودیت‌های آن اشاره می‌کنند: Remini در مورد چهره‌ها عالی عمل می‌کند اما اغلب پس‌زمینه‌ها یا سایر عناصر تصویر را نادیده می‌گیرد. بهبودها گاهی اوقات می‌توانند غیرطبیعی به نظر برسند یا مصنوعات (آرتیفکت) ایجاد کنند، به خصوص با ورودی‌های با کیفیت بسیار پایین. این نشان‌دهنده نیاز به ابزارهای متعادل‌تری است که بتوانند جزئیات کلی تصویر را بازیابی کنند، نه فقط چهره‌ها را.

ویرایشگرهای آنلاین مانند Pixlr، که ۱۴-۱۵ میلیون بازدید ماهانه را به عنوان یک جایگزین رایگان فتوشاپ جذب می‌کنند، ویژگی‌های هوش مصنوعی مانند حذف خودکار پس‌زمینه را گنجانده‌اند. اما تغییرات اخیر، مانند نیاز به ورود به سیستم یا اشتراک برای عملکردهای اساسی مانند ذخیره کار، انتقاد قابل توجهی از کاربران را به همراه داشته است، به ویژه از سوی مربیانی که به دسترسی رایگان آن متکی بودند. این نشان می‌دهد که چگونه حتی ابزارهای محبوب نیز می‌توانند تناسب با بازار را اشتباه ارزیابی کنند اگر تجربه کاربری یا استراتژی‌های کسب درآمد با نیازهای کاربر در تضاد باشد، که به طور بالقوه کاربران را به سمت جستجوی جایگزین‌ها سوق می‌دهد.

هوش مصنوعی تخصصی: دگرگون‌کننده صنایع، اما با شکاف‌های باقی‌مانده

در حوزه‌های تخصصی، پردازش تصویر با هوش مصنوعی در حال متحول کردن جریان‌های کاری است. با این حال، این ابزارهای تخصصی در تجربه کاربری و کامل بودن ویژگی‌ها نیز با چالش‌هایی روبرو هستند.

هوش مصنوعی تصویربرداری پزشکی: کمک‌رسانی با ملاحظات

در رادیولوژی، پلتفرم‌هایی مانند Aidoc در بیش از ۱۲۰۰ مرکز پزشکی مستقر شده‌اند و ماهانه میلیون‌ها اسکن بیمار را تجزیه و تحلیل می‌کنند تا به شناسایی یافته‌های اورژانسی کمک کنند. در حالی که این نشان‌دهنده اعتماد فزاینده به هوش مصنوعی برای ارزیابی‌های اولیه است، رادیولوژیست‌ها محدودیت‌هایی را گزارش می‌کنند. یک مشکل رایج این است که هوش مصنوعی فعلی اغلب ناهنجاری‌های "مشکوک" را بدون ارائه داده‌های کمی (مانند اندازه‌گیری‌های یک ضایعه) یا ادغام یکپارچه در سیستم‌های گزارش‌دهی، علامت‌گذاری می‌کند. مثبت‌های کاذب نیز می‌توانند منجر به "خستگی از هشدار" یا سردرگمی شوند، اگر افراد غیرمتخصص، نکات برجسته هوش مصنوعی را ببینند که بعداً توسط رادیولوژیست‌ها رد می‌شوند. تقاضا برای هوش مصنوعی است که واقعاً حجم کار را کاهش دهد، داده‌های قابل اندازه‌گیری ارائه دهد و به آرامی ادغام شود، به جای افزودن پیچیدگی‌های جدید.

هوش مصنوعی تصویربرداری ماهواره‌ای: قدرتمند اما نه همیشه در دسترس

هوش مصنوعی در حال دگرگون کردن تحلیل‌های ژئوفضایی است، با شرکت‌هایی مانند Planet Labs که تصاویر جهانی روزانه و تحلیل‌های مبتنی بر هوش مصنوعی را به بیش از ۳۴,۰۰۰ کاربر ارائه می‌کنند. در حالی که این پلتفرم‌ها فوق‌العاده قدرتمند هستند، هزینه و پیچیدگی آن‌ها می‌تواند برای سازمان‌های کوچک‌تر، سازمان‌های غیردولتی (NGOs) یا محققان فردی بازدارنده باشد. پلتفرم‌های رایگان مانند Google Earth Engine یا USGS EarthExplorer داده ارائه می‌دهند اما اغلب فاقد ابزارهای تحلیل هوش مصنوعی کاربرپسند هستند که نیاز به دانش برنامه‌نویسی یا تخصص GIS دارد. یک شکاف واضح برای هوش مصنوعی ژئوفضایی در دسترس‌تر و مقرون‌به‌صرفه‌تر وجود دارد – یک برنامه وب را تصور کنید که در آن کاربران بتوانند به راحتی کارهایی مانند تشخیص تغییرات زمین یا تحلیل سلامت محصول را بدون دانش فنی عمیق انجام دهند. به همین ترتیب، ابررزولوشن تصاویر ماهواره‌ای مبتنی بر هوش مصنوعی، که توسط خدماتی مانند OnGeo ارائه می‌شود، مفید است اما اغلب به صورت گزارش‌های ثابت ارائه می‌شود، به جای یک بهبود تعاملی و بی‌درنگ در نرم‌افزار GIS.

سایر کاربردهای تخصصی: موضوعات مشترک پدیدار می‌شوند

  • هوش مصنوعی بیمه (به عنوان مثال، Tractable): هوش مصنوعی با ارزیابی خسارت خودرو از روی عکس‌ها، فرآیند ادعاهای بیمه خودرو را تسریع می‌بخشد و سالانه میلیاردها دلار تعمیرات را پردازش می‌کند. با این حال، هنوز به خسارات قابل مشاهده محدود است و نیاز به نظارت انسانی دارد که نشان‌دهنده نیاز به دقت و شفافیت بیشتر در تخمین‌های هوش مصنوعی است.
  • هوش مصنوعی خلاق (به عنوان مثال، Lensa، FaceApp): برنامه‌هایی که آواتارهای هوش مصنوعی یا تغییرات چهره تولید می‌کنند، محبوبیت ویروسی پیدا کردند (لنز در سال ۲۰۲۲ حدود ۵.۸ میلیون بار دانلود شد). با این حال، کاربران کنترل محدود، خروجی‌های گاهی مغرضانه و نگرانی‌های حریم خصوصی را مشاهده کردند که نشان‌دهنده تمایل به ابزارهای خلاقانه با عاملیت کاربر بیشتر و مدیریت شفاف داده‌ها است.

شناسایی فرصت‌ها: کجا ابزارهای تصویر هوش مصنوعی می‌توانند بهبود یابند

در سراسر برنامه‌های عمومی و تخصصی، چندین حوزه کلیدی به طور مداوم ظاهر می‌شوند که نیازهای کاربران در حال حاضر به درستی برآورده نشده‌اند:

  1. گردش‌کارهای یکپارچه: کاربران از کار با ابزارهای متعدد و تک‌منظوره خسته شده‌اند. روند به سمت راه‌حل‌های یکپارچه است که یک گردش‌کار بی‌نقص را ارائه می‌دهند و اصطکاک ناشی از صادرات و واردات بین برنامه‌های مختلف را کاهش می‌دهند. به ابزارهای ارتقاء دهنده (upscaler) فکر کنید که همزمان بهبود چهره و حذف ناهنجاری‌ها را انجام می‌دهند، یا ابزارهایی با اکوسیستم‌های پلاگین قوی.
  2. کیفیت، کنترل و سفارشی‌سازی بهبود یافته: هوش مصنوعی "جعبه سیاه" در حال از دست دادن جذابیت خود است. کاربران کنترل بیشتری بر فرآیند هوش مصنوعی می‌خواهند – اسلایدرهای ساده برای شدت افکت، گزینه‌های پیش‌نمایش تغییرات، یا توانایی هدایت هوش مصنوعی. شفافیت در مورد اطمینان هوش مصنوعی به نتایج خود نیز برای ایجاد اعتماد بسیار مهم است.
  3. عملکرد و مقیاس‌پذیری بهتر: سرعت و توانایی پردازش دسته‌ای از نقاط ضعف اصلی هستند. چه یک عکاس در حال پردازش کل یک مجموعه عکس باشد و چه یک شرکت در حال تجزیه و تحلیل هزاران تصویر روزانه، پردازش کارآمد کلیدی است. این می‌تواند شامل الگوریتم‌های بهینه‌تر، پردازش ابری مقرون‌به‌صرفه، یا حتی هوش مصنوعی روی دستگاه برای نتایج تقریباً فوری باشد.
  4. دسترسی‌پذیری و مقرون‌به‌صرفه‌بودن بهبود یافته: خستگی از اشتراک واقعی است. هزینه‌های بالا و دیوارهای پرداخت محدودکننده می‌توانند علاقه‌مندان، دانشجویان و کاربران در بازارهای نوظهور را از خود دور کنند. مدل‌های فریمیوم با سطوح رایگان واقعاً مفید، گزینه‌های خرید یک‌باره، و ابزارهایی که برای افراد غیرانگلیسی‌زبان یا نیازهای منطقه‌ای خاص بومی‌سازی شده‌اند، می‌توانند به پایگاه‌های کاربری نادیده گرفته شده فعلی دسترسی پیدا کنند.
  5. بهینه‌سازی عمیق‌تر و خاص دامنه: در زمینه‌های تخصصی، مدل‌های عمومی هوش مصنوعی اغلب ناکافی هستند. توانایی کاربران برای تنظیم دقیق هوش مصنوعی بر اساس حوزه تخصصی خود – چه یک بیمارستان که هوش مصنوعی را با داده‌های بیماران محلی خود آموزش می‌دهد و چه یک متخصص کشاورزی که مدلی را برای یک محصول خاص تنظیم می‌کند – منجر به تناسب بهتر با بازار و رضایت کاربر خواهد شد.

مسیر پیش رو

ابزارهای پردازش تصویر مبتنی بر هوش مصنوعی بدون شک به پذیرش گسترده دست یافته و ارزش بی‌نظیر خود را اثبات کرده‌اند. با این حال، این سفر هنوز به پایان نرسیده است. جنبه‌های «کم‌خدمت‌رسانی‌شده» که توسط بازخورد کاربران برجسته شده‌اند – درخواست‌ها برای ویژگی‌های جامع‌تر، قابلیت استفاده بصری، قیمت‌گذاری منصفانه و کنترل بیشتر کاربر – تنها شکایت نیستند؛ بلکه نشانه‌های روشنی برای نوآوری هستند.

شکاف‌های فعلی بازار، زمینه مساعدی را برای ورود بازیگران جدید و تکامل بازیگران موجود فراهم می‌کنند. نسل بعدی ابزارهای تصویر هوش مصنوعی احتمالاً آنهایی خواهند بود که جامع‌تر، شفاف‌تر، قابل تنظیم‌تر و واقعاً با جریان‌های کاری متنوع کاربران خود هماهنگ‌تر هستند. شرکت‌هایی که به دقت به این خواسته‌های در حال تحول گوش می‌دهند و هم در فناوری و هم در تجربه کاربری نوآوری می‌کنند، آماده‌اند تا پیشرو باشند.